nini jon

مامان ترسو

1390/6/21 16:05
نویسنده : mamani
380 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به نی نی کوچولوی خودم

خوبی گل مامان؟فکر کنم به امید خدا کم کم داری بزرگ می شی امیدوارم هر چه زودتر این اتفاق بیافته و خطر از دست دادنت از بین بره .

عزیزم منو بابایی سخت دنبال پبدا کردن یه مرکز سونوگرافی توی شیراز هستیم شکر خدا توی یه جای بی امکانات زندگی می کنیم که یکی از نزدیکترین شهرها بهمون شیرازه.ما می خوایم هفته دیگه برای سونو NT بریم شیراز ولی هر مرکری زنگ می زنیم هفته آینده دکترش نیست با کلی گشتن دکتر ادیبو پیدا کردیم که اونم هفته دیگه مسافرته ما هم موندیم چه کنیم آخه بابا هفته دیگه کیش کلاس داره منو تو هم برای اینکه تنها نمونیم می خوایم باهاش بریم ولی از اونجایی که نمی تونستیم با وجود تو با کشتی بریم ترجیح دادیم از شیراز تور بگیریم و بریم که حالا هماهنگی سفر بابا با سونو تو میسر نمی شه خودت دعا کن عزیزم تا هم بتونیم به کار بابا برسیم هم تو رو یه سونوی خوب ببریم تا از سلامتی تو مطمئن بشیم.

مامانی من چی کار کنم که اینقدر ترسو نباشم؟می دونم تو رو هم اذیت می کنم ولی باور کن اینو نمی خوام شاید این بار بریم سونوگرافی و به امید خدا همه چیز خوب باشه یه کمی دلم آروم بگیره و بتونم برات مامان قویتری باشم ولی اینو بدون که یه دنیا دوستت دارم .

مامانی ما منتظرتیم تا ان شالله این چند وقت رو هم به سلامتی بگذرونی و هر چه زودتر بیایی یه این دنیا تا مامانتو از تنهایی در بیاری .

سعی می کنم زودتر بیام و برات خاطرات این دوران رو بنویسم دوستت دارم گلم.مواظب خودت و خودم باش.می بوسمت گلم.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به nini jon می باشد